بعد از اينكه عصب هاي دستم در اثر اصابت گلوله هاي دشمن قطع شد
دكتر ها اعلام كردند كه دست من يا بايد قطع شود و يا اگر قطع نشود
به صورت غير فعال و بي حس باقي خواهد ماند . علت اصلي آن هم
گلوله اي بود كه به كف پايم اصابت كرده و اعصاب دست و پايم مختل
و قطع شده بود . يكي از دكتر هاي معالج به پدرم گفت : اگر استخوان هايم
جوش بخورند تازه مثل يك تكه گوشت مي شوند .چون عصب ندارند و
نميتواند سر پا بايستد . با وجود اينكه تمام آزمايش هاي چشم پزشكي
كه از من گرفته بودند نشانمي داد كه اعصابم قطع است ، ولي اميد زيادي
به شفاي خود داشتم . دستها و پاها و كليه ي بدنم را به كلي گچ گرفته بودند
و نميتوانستم تكان بخورم و غذا را مثل گنجشك در دهانم مي گذاشتند .
حدود يك سال بستري بود م . يك شب به ياد دوستان شهيدم كه در سال 62
در كنارم توسط ضد انقلاب در كردستان به شهادت رسيده بودند، افتادم.
همه ي بيماران در بيمارستان خوابيده بودند و مرا غم غريبي گرفته بود
شروع به گريه كردم و به امام زمان عرض كردم : اي صاحب الزمان !
ما به تو دل خوش كرده ايم ، اگر از همه جا و همه كس نااميد باشيم
از آنجايي كه هيچ كس از درگاه شما نااميد برنمي گردد ، ما هم نااميد نميشويم.
خودتان عنايتي كنيد و اين سرباز كوچك درگاهتان را دريابيد . وقتي به خواب رفتم .....
امام خميني (ره) : اسرائيل اين استكبار جهاني بايد از بين برود.....
(من يك خلبان هستم . سالها از بيت المال برايم هزينه كرده اند تا به اينجا رسيده ام . حال وظيفه دارم كه دينم را ادا كنم .مگر نه اينكه همواره آرزو كرده ايم كه اي كاش در واقعه عاشورا مي بوديم و فرزندان زهرا (س) را ياري مي كرديم؟
اكنون زمان آن فرا رسيده و همگان مكلفيم كه براي لحظه اي روح خدا را تنها نگذاريم . بنابراين از من انتظار نداشته باشيد كه بيش از اين كنارتان باشم .
به يقين اجر شما نيز كه به تربيت فرزندان و امور خانه همت مي گماريد و زمينه را براي حضور بيشتر ما درصحنه فراهم مي كنيد نزد خدا محفوظ خواهد بود .)
شهيد سيد عليرضا ياسيني
من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست
این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست
این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است
به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست
منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او
پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست
آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است
بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست
لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد
که جهان، آینه در آینه حیران علی ست
کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است
تا بدانیم کلید در این خانه علی ست
از دم صبح ازل نام علی را می خواند
دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست
ما كوير و نگاه تو دريا *** از كرم كن به خشكسالي ما
روزه داران يك نگاه توايم *** سفره دار قديمي دنيا
تو رسيدي و كوچه بند آمد *** بار ديگر ز ازدحام گدا
بين اين خانواده تنها تو *** مي شوي عشق ارشد مولا
پسرانش اگر چه مادرين *** از همه مادري تري آقا
وقت تقسيم نان و خرمايت *** سمت تو دست آسمانيها
رزم روز جمل چه غوغا بود *** برق تيغت چو تيغ مولا بود
حضرت عشق مجتبي علي *** كيسه بر دوش پا به پاي علي
نمك خنده هاي تو كافيست *** بهر افطار روزه هاي علي
انفجار بمب در قیطریه تهران در ساعت ۷:۳۰ صبح ۲۲ دی ۱۳۸۸ روی داد. دکتر مسعود علیمحمدی معروف به استاد علیمحمدی (۳ شهریور ۱۳۳۸ در تهران (کن) - ۲۲ دی ۱۳۸۸ در تهران) استاد فیزیک دانشگاه تهران بود که در بامداد ۲۲ دی ماه ۱۳۸۸ و در سن ۵۰ سالگی، به هنگام بیرون آمدن از منزلش بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور توسط عوامل صهیونیسم، ترور و به شهادت رسید . در این حادثه دو فرد دیگر زخمی شدند و خساراتی به ساختمان مجاور وارد شد.بمب منفجرشده در یک موتورسیکلت که به فاصله یک متری از در ورودی منزل دکتر شهید علیمحمدی به یک درخت بسته شده بود، جاسازی شده بود.
دکتر مجید شهریاری صبح روز دوشنبه 8 آذر ماه 89 در بلوار ارتش مورد سوء قصد قرار گرفت و به مقام شهادت نائل آمد. وی استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی بود و پس از شهید علیمحمدی دومین محقق جمهوری اسلامی ایران در سزامی است که به مقام رفیع شهادت نائل می شود.
شهید «داریوش رضایی نژاد» دانشجوی ورودی سال 87 دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و اهل آبدانان استان ایلام، متولد سال 56، متاهل و یکی از دانشجویان نخبه این دانشگاه بود. ساعت 16 شنبه شب داریوش رضایینژاد که همراه همسر و فرزند خود بود در مقابل در خانهاش در خیابان بنیهاشم، خیابان خادم رضائیان هدف سوءقصد 2 موتور سوار از عوامل صهیونیسم بین الملل قرار گرفت و شهید شد.
معروف ترین عکس شهید
همه ما با این عکس خیلی خوب آشنائیم.
هر جا نامی از شهید و شهادت باشد ، حتما این عکس زیبایی که تمام و کمال از مظلومیت خون شهدا و مفهوم عمیق شهادت سخن آشکار می گوید ، را دیده ایم و دلمان عجیب برای غربت شهدا می گیرد.
شهید امیر حاج امینی…
بیسیم چی لشگر ۲۷ محمد رسول الله… .
از مظلومیتش همین که هیچ مطلبی را در مورد زندگی نامه اش و یا وصیت نامه اش نمی یابی… .
ولی تاریخ شهادتش ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و محل شهادتش کربلای شلمچه بوده است.
معرفی شهید
خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم
برای دریافت نوا ها و سرودهای دفاع مقدس به ادامه ی مطلب مراجعه فرمایید
برای دانلود کردن سرود ها، روی آیکون کلیک راست نموده
و گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.